نویسنده موضوع: مدیریت مالی نوین  (دفعات بازدید: 2647 بار)

آفلاین zahra93

  • کاربر جدید
  • *
  • سپاسگزاری ها
  • -تشکر کرده:
  • -تشکر شده:
  • ارسال: 5
  • امتیاز های کاربر: 1
  • دانشگاه: پارس
  • مقطع تحصیلی: کاردانی
مدیریت مالی نوین
« : مه 14, 2014, 23:21:34 »
مدیریت مالی نوین:
در سالهای اولیه پیشرفت مدیریت مالی ، این علم را شاخه ای از حسابداری می دانستند. بسیاری از کارهای اولیه انجام شده توصیفی بودند و مفاهیمی و مباحث به جای اینکه بر مبنای چارچوب تئوریکی (نظری) باشند ، بر مبنای مشاهدات تصادفی قرار داشتند. به هر حال در گذر زمان ، مدیریت مالی به طور قابل توجهی تحت تأثیر تئوری های اقتصادی قرار گرفت و استدلال های ارائه شده برای مسائل خاص ، بهبود یافت و تحلیلی تر شد. در واقع تأثیر تئوری های اقتصادی موجب شده تا مدیریت مالی را به عنوان شاخه ای از اقتصاد کاربردی در نظر بگیرند. تئوری های اقتصادی در مورد تخصیص منابع کمیاب ، در مدیریت مالی مورد استفاده قرار گرفت و به عنون ابزاری برای تصمیم گیری ، گسترش یافت. این بسط و گسترش تئوری های اقتصادی برای واحدهای تجاری و در دنیای واقعی به طور معمول شامل در نظر گرفتن بعد زمانی و خطر مرتبط با تصمیم گیری های مدیریت می شود. برای مثال ، در یک تصمیم سرمایه گذاری باید هم دوره زمانی که سرمایه گذاری در آن رخ می دهد و هم درجه خطر مرتبط با سرمایه گذاری مدنظر قرار گیرد. این واقعیت موجب شده تا مدیریت مالی را به عنوان اقتصاد زمان و خطر نیز توصیف کنند.
تصمیم های مالی:
مجموعه ای تصمیم های مالی مختلف وجود دارد که مدیران مالی باید در طول عمر یک مؤسسه ، اتخاذ نماید. بعضی از این تصمیم ها ، مانند تصمیم های سرمایه در گردش مربوط به عملیات روزانه و متداول شرکت هستند. این تصمیم های به صورت مداوم تکرار می شوند و به صورت روزانه بر مؤسسه اثر می گذارند. در حالی که سایر تصمیم ها مانند ایجاد یک مؤسسه جدید و دغام با یک شرکت ، کاربردهای بلند مدت برای شرکت دارند.                                 هدف مدیریت مالی ، تهیه و استفاده از وجوه ، به شکل بهینه برای دستیابی به اهداف مطلوب مؤسسه است. دامنه کاربرد مدیریت مالی از چهار بخش کلیدی تصمیم های سرمایه گذاری ، تأمین مالی ، تقسیم سود و سرمایه در گردش تشکیل می شود:
1- تصمیم های سرمایه گذاری:
تصمیم های سرمایه گذاری عبارت است از مصرف منابع ، در جهتی که عایداتی بیشتر از هزینه های متحمل شده فراهم آورده به این نوع تصمیم ها، تصمیم های بودجه بندی سرمایه ای نیز گفته می شود. مباحث اساسی که در این تصمیم ها مطرح است عبارتند از:
* ارزیابی گزینهاهای مختلف سرمایه گذاری و انتخاب بهترین آنها
* اجرا و نظارت مستمر بر طرح ( طرح های ) انتخابی
برای ایجاد یک مؤسسه و حفظ بهره وری آن ، باید تصمیم های مهمی در زمینه هایی مانند ماشین آلات و زمینی که باید خریداری شود ، ساختمانی که باید ساخته شود و ... اتخاذ شود. برای مؤسسه تازه تأسیس ، این تصمیم ها اغلب شامل ایجاد امکانات تولید و توزیع محصول است در حالی که برای یک واحد دایره این تصمیم ها ، غالباً به صورت تصمیم های جایگزینی ماشین آلات ، تغییر تکنولوژی تولید و مخارج تحقیق و توسعه است. این تصمیم ها ، بستگی به ماهیت صنعتی که مؤسسه در آن فعالیت میکند ، نوع محصولات یا خدماتی که ارائه می کند و اندازه گستردگی عملیات مؤسسه دارد. این تصمیم ها ، کاربردهای بلند مدت دارند و شامل مخارج سرمایه ای بلند مدت هستند و به طور معمول ، اتخاذ این تصمیم ها ، برگشت ناپذیر است. این تصمیم ها برای مؤسسات بسیار مهم هستند و این فقط به خاطر اختصاص منابع سرمایهای زیاد و برگشت ناپذیر بودن این تصمیم ها نیست ، بلکه به خاطر خطر و بازده مرتبط با این تصمیم ها نیز می باشد. یک تصمیم سرمایه گذاری نامناسب ، همانند شمشیر دولبه است. از یک طرف بازده سرمایه گذاریهای مؤسسه را کاهش می دهد و از طرف دیگر ، خطر ورشکستگی مؤسسه را بالا می برد.
2- تصمیم های تأمین مالی:
دومین مسئله ای که مدیران مالی با آن روبرو می شوند ، چگونگی منابع مالی برای سرمایه گذاری است. تهیه وجوه مورد نیاز ، در زمان مناسب ، با کمترین هزینه ممکن و به ساده ترین روش برای موفقیت مؤسسه ضروری است و تحت عنوان تصمیم های تأمین مالی از آن یاد می کنند. به طور معمول ، این تصمیم های تأمین مالی ، با شناسایی منابع بالقوه وجوه در زمان مورد نیاز ، سرو کار دارد. تصمیم های تأمین مالی را تصمیم های ساختار سرمایه نیز می نامند. اگر چه تصمیم های ساختار سرمایه یا نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ، بخش عمده و مهم تصمیم های تأمین مالی را تشکیل می دهد ، اما تصمیم های تأمین مالی شامل موارد دیگری نیز می شود:
3- تصمیم های تقسیم سود:
این نوع تصمیم ها ، با تصمیم های ساختار سرمایه در ارتباط است. تصمیم سود به دنبال تعیین چگونگی تقسیم سود و مزان نگهداری سود برای تأمین مالی آتی مؤسسه است. در راستای جریان وجوه نقد حاصل از فعالیت های مؤسسه ، باید در مورد نگهداری و یا پرداخت سود تأمین کنندگان سرمایه ، تصمیم گرفت. این چنین تصمیمی بستگی به توازن بین نیازهای مالی آتی شرکت و نیازهای جاری سهامداران دارد. برای مثال: شرکتهایی که به مرحله بلوغ رسیده اند و یک نرخ رشد ثابت و پایدار دارند ، از سیاست تقسیم سود ، زیاد پیروی میکنند.
4- تصمیم های سرمایه در گردش:
علاوه بر دارایی های بلند مدت ، مؤسسات ، به داراییهای کوتاه مدت که دارایی جاری نیز نامیده می شوند ، نیاز دارند. این داراییها می تواند شامل: وجه نقد ، حسابهای درفتنی ، موجودی کالا ساخته شده ، کالای در جریان ساخت و مواد خام باشد. این داراییها برای عملیات مداوم و روزانه مؤسسات ، ضروری هستند. پرسش هایی مانند سطح موجودی کالا و مدت زمان اعطای اعتبار به مشتریان ( مدت زمان تسویه در فروش های نسیه) برای هر مؤسسه ای بسیار مهم و اساسی است ، زیرا بر وضعیت سودآوری و نقدینگی مؤسسه اثر می گذارد.

منبع: برگرفته از مدیریت مالی 1
مولف: دکتر شکرالله خواجوی

تالار گفتگوی حسابداری

مدیریت مالی نوین
« : مه 14, 2014, 23:21:34 »

Tags: