سوال(آشنایی با حسابداری صنعتی)

[golelale]

مثال صفحه109
شرکت تولیدی سامان تولید کننده صندلی اتومبیل؛این شرکت از نرخ جذب سربار استفاده میکند و مبنای جذب آن ساعت کار ماشین آلات است؛شرکت در اواخر سال 81 مقادیر و مبالغ زیر را برای سال 82 پیش بینی نمود؛500ساعت کار ماشین آلات؛37500ریال سربار متغیر ساخت و63000ریال سربار ثابت ساخت شرکت تولیدی سامان از نرخ های جداگانه برای جذب سربار ثابت و متغیر استفاده میکند؛فرض میشود در سال 82 ساعت کار واقعی ماشین آلات شرکت 450ساعت بوده و شرکت طی سال متحمل 32850ریال بهای متغیر واقعی و59850ریال بهای سربار ثابت واقعی شده است؛
نرخ جذب سربار رو محاسبه کرده ثبت های سربار طی سال رو زده در پایان سال سربار رو میبندیم اینجا هم اضافه داریم هم کسر جذب سربار
نحوه برخورد با اضافه و کسر اگر بی اهمیت باشد به حساب بهای تمام شده فروش رفته و خلاصه سود و زیان خب اینجا باز هم اضافه داریم هم کسر
اگر اضافه و کسر با اهمیت باشد مبلغ اختلاف تسهیم به کالای در جریان ساخت پایان دوره؛کالای ساخته شده پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته
خب اینجا فقط کسر رو در نظر گرفته ما هم اضافه داریم هم کسر وقتی با اهمیت باشه باید اختلاف اضافه و کسر رو در نظر بگیریم که اینجا 2250رو در نظر گرفته؟

حالا اگه موجودی اول دوره داشته باشیم  صفحه 117 با استفاده از فایفو؛لایفو و میانگین موزون اضافه یا کسر تسهیم میشه
مثال صفحه 117
سربار ساخت جذب شده به کالای در جریان ساخت پایان دوره 9045
سربار ساخت جذب شده به کالای ساخته شده پایان دوره27135
سربار ساخت جذب شده به کالای فروش رفته63820
سربار ساخت جذب شده به کالای ساخته شده اول دوره9550
به کالای ساخته شده اول دوره مبلغ 250ریال کسر جذب سربار در دوره قبل تسهیم شده
اینجا بحث سر سربار اول دوره و250تا کسر سرباره که به کدوم تعلق بگیره روش فایفو سربار از بهای تمام شده کالای فروش رفته سهم میگیره روش لایفو کالای ساخته شده پایان دوره و روش میانگین سهم نداره
اینا ثابته یا در شرایط مختلف به سربار اول دوره بستگی داره؟

[golelale]

انحراف هزینه سربار متغیر ساخت صفحه 123 مروری جامع
انحراف هزینه سربار متغیر=(نرخ جذب سربار متغیر-نرخ واقعی سربار متغیر)*حجم واقعی مبنای جذب
چرا برای محاسبه نرخ جذب و واقعی سربار متغیر مخرج کسر فقط حجم واقعی مبنای جذب رو در نظر گرفته؟چرا حجم بودجه ای نداریم ولی برای سربار ثابت حجم واقعی و بودجه ای رو در نظر گرفته؟

[golelale]

انحراف هزینه سربار متغیر ساخت صفحه 123 مروری جامع
انحراف هزینه سربار متغیر=(نرخ جذب سربار متغیر-نرخ واقعی سربار متغیر)*حجم واقعی مبنای جذب
چرا برای محاسبه نرخ جذب و واقعی سربار متغیر مخرج کسر فقط حجم واقعی مبنای جذب رو در نظر گرفته؟چرا حجم بودجه ای نداریم ولی برای سربار ثابت حجم واقعی و بودجه ای رو در نظر گرفته؟

یعنی برای سربار متغیر فقط انحراف هزینه داریم و از تفاوت نرخ جذب و نرخ واقعی سربار متغیر بدست میاد یعنی
انحراف هزینه سربار متغیر=سربار متغیر جذب شده-سربار متغیر واقعی

ولی برای سربار ثابت انحراف هزینه و ظرفیت داریم که
انحراف هزینه سربار ثابت=سربار ثابت بودجه ای-سربار ثابت واقعی

انحراف ظرفیت=سربار ثابت جذب شده-سربار ثابت بودجه ای

یعنی با سه سربار سروکار داریم سربار ثابت جذب شده،سربار ثابت واقعی و سربار ثابت بودجه ای
در انحراف ظرفیت نرخ جذب سربار ثابت،ثابته و حجم واقعی و بودجه ای فرق داره
در انحراف هزینه سربار ثابت هم نرخ جذب و واقعی فرق داره هم حجم واقعی و بودجه ای
و انحراف هزینه سربار متغیر نرخ جذب و واقعی فرق داره حجم واقعی مبنای جذب ثابته

[mohammad343]

بچه ها یه خواهش.
صنعتی رو از صنعتی 3 شروع کنید بعد بیاید یک بعد بیاید صنعتی دو.

[abab1]

مثال صفحه109
شرکت تولیدی سامان تولید کننده صندلی اتومبیل؛این شرکت از نرخ جذب سربار استفاده میکند و مبنای جذب آن ساعت کار ماشین آلات است؛شرکت در اواخر سال 81 مقادیر و مبالغ زیر را برای سال 82 پیش بینی نمود؛500ساعت کار ماشین آلات؛37500ریال سربار متغیر ساخت و63000ریال سربار ثابت ساخت شرکت تولیدی سامان از نرخ های جداگانه برای جذب سربار ثابت و متغیر استفاده میکند؛فرض میشود در سال 82 ساعت کار واقعی ماشین آلات شرکت 450ساعت بوده و شرکت طی سال متحمل 32850ریال بهای متغیر واقعی و59850ریال بهای سربار ثابت واقعی شده است؛
نرخ جذب سربار رو محاسبه کرده ثبت های سربار طی سال رو زده در پایان سال سربار رو میبندیم اینجا هم اضافه داریم هم کسر جذب سربار
نحوه برخورد با اضافه و کسر اگر بی اهمیت باشد به حساب بهای تمام شده فروش رفته و خلاصه سود و زیان خب اینجا باز هم اضافه داریم هم کسر
اگر اضافه و کسر با اهمیت باشد مبلغ اختلاف تسهیم به کالای در جریان ساخت پایان دوره؛کالای ساخته شده پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته
خب اینجا فقط کسر رو در نظر گرفته ما هم اضافه داریم هم کسر وقتی با اهمیت باشه باید اختلاف اضافه و کسر رو در نظر بگیریم که اینجا 2250رو در نظر گرفته؟

حالا اگه موجودی اول دوره داشته باشیم  صفحه 117 با استفاده از فایفو؛لایفو و میانگین موزون اضافه یا کسر تسهیم میشه
مثال صفحه 117
سربار ساخت جذب شده به کالای در جریان ساخت پایان دوره 9045
سربار ساخت جذب شده به کالای ساخته شده پایان دوره27135
سربار ساخت جذب شده به کالای فروش رفته63820
سربار ساخت جذب شده به کالای ساخته شده اول دوره9550
به کالای ساخته شده اول دوره مبلغ 250ریال کسر جذب سربار در دوره قبل تسهیم شده
اینجا بحث سر سربار اول دوره و250تا کسر سرباره که به کدوم تعلق بگیره روش فایفو سربار از بهای تمام شده کالای فروش رفته سهم میگیره روش لایفو کالای ساخته شده پایان دوره و روش میانگین سهم نداره
اینا ثابته یا در شرایط مختلف به سربار اول دوره بستگی داره؟

اومده کلی حساب کرده(یعنی تلفیق اضافه  با کسر)در کل همان 2250 رو به سه حساب اضافه کرده.
اره ثابته بر اساس تعاریف ف ، ل ، م

[abab1]

انحراف هزینه سربار متغیر ساخت صفحه 123 مروری جامع
انحراف هزینه سربار متغیر=(نرخ جذب سربار متغیر-نرخ واقعی سربار متغیر)*حجم واقعی مبنای جذب
چرا برای محاسبه نرخ جذب و واقعی سربار متغیر مخرج کسر فقط حجم واقعی مبنای جذب رو در نظر گرفته؟چرا حجم بودجه ای نداریم ولی برای سربار ثابت حجم واقعی و بودجه ای رو در نظر گرفته؟

از اونجا که ثابت ظرفیت تولیدی شرکت رو نشان میده بنابراین حجم در ثابت بیشتر کاربرد دارد

[golelale]

بچه ها یه خواهش.
صنعتی رو از صنعتی 3 شروع کنید بعد بیاید یک بعد بیاید صنعتی دو.

صنعتی یک که سخت تره تازه پایه هم هست من تازه دارم یه چیزایی ازش میفهمم

[mohammad343]

صنعتی 3اصلا ربطی به صنعتی دو ویک نداره.بیشتر در مورد چیزای جدید وساده ای صحبت میکنه که توی کنکورسوالای کشکی ازش میاد اماچون بچه ها بعد از یک دو رو میخونن ودو سنگین و سخت هست یا سه رو نمیخونن یا توی تستاش اونقد درگیر میشن که نمیرسن سه رو جواب بدن در حالی که باوقت یک تست صنعتی دو میشه بیشتر از دو تست صنعتی سه رو جواب داد . که درصدشون برابراما احتمال غلط زدن صنعتی دو بیشتره.
فصول ساده ای مثله بودجه نقدی .بهایابی جدید .قسمتی که در مدریریت مالی وصنعتی مشترک هست. در مورد تعویض ماشین الات با ماسین الات جدید.در مورد تغییر سیاست شرکت برای خرید یا تولید یک کالا . بسیار ساده با چند بار روخوانی میشه فهمیدشون. اما قول بهتون میدم اگه انحرافاتو دویست بار تاکنکور بخونین و تست بزنین ومرور کنین . سر جلسه نصف تستاشو درست نمیزنین. تازه کلی از وقت عزیزتونو صرف تستای غیر معقول از این سرفصل میکنین .نتیجه اش هم پای خودتون.
راستی تا یادم نرفته توی کنکور هر طوری که دلتون میخواد میتونین به تستا جواب بدین دلیل خاصی نداره اول زبان یهد ریاضی بعد مالی یعد صنعتی بعد حسابرسی. هر طوری که خودتون راحت ترید تمرین کنید طوری که سه درس ریاضی و مالی وصنعتی پشت هم نیفتند چون نیاز به محسابات دردروس رریاضی وصنعتی بیشتر از بقیه ومالی بیشتر از دوتای دیگه هست.مغز حسته میشه.گفتم 40%رو جواب بدید برای روزانه کافیه 50 %برای تهران وشیراز.
هی بشینید 100%مطالبو بخونید رتبه تون مثله دوستام بشه 11217 یا 27342
بعدبهم نگید بهمون نگفتین. 50%کافیه برای50%لازم هست تا روی 70 %مطالب تسلط داشته باشین .شب خوش.

[golelale]

سلام خب آقای محمد 70درصد مطالب که باید مسلط باشیم؛یعنی صنعتی 3 رو کامل بخونیم از صنعتی 2 انحرافات رو نخونیم از یک چی کامل بخونیم؟

[golelale]

آقا ببخشید از الان تا کنکور وقت داریم که خب چه فرقی میکنه از یک بخونیم یا سه خب سه راحت تره مثلا من تازه سه رو پاس کردم بیشتر رو صنعتی یک و دو استرس دارم و استرسم اجازه نمیده از سه شروع کنم :-\اینم اشتباهه؟

[mohammad343]

سلام خب آقای محمد 70درصد مطالب که باید مسلط باشیم؛یعنی صنعتی 3 رو کامل بخونیم از صنعتی 2 انحرافات رو نخونیم از یک چی کامل بخونیم؟

بله  صنعتی1 عثمانی گویاترین کتاب در این مبحث هست.برای کساییکه هیچی ار صنعتی نمیدونن باید صنعتی 1 عثمانی رو بخونن ودرمورد صنعتی 2و3 میتونن اسکندری رو برای مقدمه بخونن .بعدش مروری جامعو بخونن.اگه پایه قویه  فقط مروری جامع .اگه وضع مالی اکتفا میکنه  فقط مدرسان شریف.صنعتی شریف هم که فقط نکته و مثال تشریحی و تستی وتست برای کار کردن .
پس صنعتی سه رو کامل بخونین خلاصه بنویسین تست بزنین . مرور کنید  خلاصه تونو اصلاح کنید تستای مهم رو توی خلاصه تون بیارید و تستای مهمیکه نمیارید توی جزوتون رو حتما با علامت مشخص کنید. تستاییکه غلط درست ونزدید با غ د ن مشخص کنید و اگه به مطالعه  دور دوم رسید بیشتر روی غ  ن وقت بذارید دربار دوم به صورت غ غ یا غ د یا غ ن ویا به صورت ن ن یا ن غ علامت بزنید. تا بدونید کدوم تستا ارزش بیشتر بررسی ومرور مبحثو دارند.در ضمن  اکه تست کم آوردید تستاییکه درست زدیدود بزنین(هیچ کسی با خوندن کتابای شریف تست کم نمیاره!)(به جز مالی که 2000 تست کرمی واجبه)

[mohammad343]

آقا ببخشید از الان تا کنکور وقت داریم که خب چه فرقی میکنه از یک بخونیم یا سه خب سه راحت تره مثلا من تازه سه رو پاس کردم بیشتر رو صنعتی یک و دو استرس دارم و استرسم اجازه نمیده از سه شروع کنم :-\اینم اشتباهه؟

فرقی نمیکنه که چطوری می خونید . فقط مهم اینه که انسان یک ظرفیتی داره  واین ظرفیت ذهنی پس از مطالعه ی مقدار خاصی از اطلاعات برای مطالب جدید مجبوره تا مطالب قبلی رو پاک کنه در نتیجه . وقتی از همین الان روی انحرافات و هزینه یابی مر حله ای وقت نذارید. به جاش می تونید هزینه یا بی محصول مشترک وهزینه یابی جذبی و بقیه ی فصول صنعتی 2 مثله هزینه حجم فعالیت سود رو خوب خوب یاد بگیرید در حدی که درکمترین زمان ممکن حلش کنید. برعکس انحرافات که هر چی بلد باشید بازم مبشه سوالی مطرح کرد که تعداد انگشت شماریبتونن حلش کنن. پس بهتره مطالبی که در عین ساده تر بودن ارزش کنکوری و تست خیزی برابری دارندو مطالعه کنید.فوقش 5 سوال از این مباحث بیاد که دست نزنید عوضش به بیشتر از 10 تا تستی که مر  بوط به سایر فصول هست میتونید در بدترین شرایط جواب بدید . دربهترین شرایتط هم کمتر از 15 تا یعنی بین 50تا75درصد.که عالی هستش.یک درسو خوب بزنین بقیه رو کم  فایده ای  نداره جز اینکه همه رو متوسط رو به بالا بزنین.

[AminBamdad]

من یه سوال داشتم از کتاب مرور جامع صنعتی جلد اول - صفحه 87 - جواب تست 51
در خط اول حل جواب نوشته که
بهای تمام شده کالای فروش رفته = فروش(تقسیم بر) 160% = فروش (ضربدر) 62.5%

من متوجه نشدم که 62.5% رو چطور محاسبه کرد و وارد محاسبات کرد
ممنون میشم اگه برام توضیح بدین

[abab1]

من یه سوال داشتم از کتاب مرور جامع صنعتی جلد اول - صفحه 87 - جواب تست 51
در خط اول حل جواب نوشته که
بهای تمام شده کالای فروش رفته = فروش(تقسیم بر) 160% = فروش (ضربدر) 62.5%

من متوجه نشدم که 62.5% رو چطور محاسبه کرد و وارد محاسبات کرد
ممنون میشم اگه برام توضیح بدین

فروش-فروش رفته =ناخالص-هزینه ع = سود خ
اگر فروش رفته رو 100% بگیریم فروش میشه 160% بنابراین سودمون میشه 60% تا اینجا سود ناخالص رو بدست اوردیم
حالا میگه که هزینه 20% فروش هستش یعنی 20% رو در 160% ضرب میکنیم میشه هزینه ع ، حالا از 60%(سود ناخالص) کم میکنیم حاصل سود خالص ، سود خالص رو بر فروش یعنی 160% تقسیم که گزیینه 1 ص
اگه متوجه نشدن بگین که بصورت سود و زیانی براتون ت بدم