1-1- مقدمه – پیدایش شرکتهای سهامی
تا پایان قرن هجدهم میلادی، واحدهای انتفاعی یا بهصورت موسسات انفرادی و یا بهصورت شرکتهای غیرسهامی، یعنی با مالکیت چند نفر شریک تاسیس میگردیدند. بهعلت اوضاع مساعد سیاسی در اروپا در قرن هفدهم و هجدهم و پیشرفت علوم، مخصوصا علوم تجربی و استفاده کاربردی از آنها در معیشت افراد بشر، مثلا در کشاورزی، استفاده از ماشین تخمپاشی که توسط جتروتال (Jethrotull) بین سالهای 1647 تا 1741 اختراع شده بود و یا استفاده از ماکوی پرنده در صنایع پوشاک که توسط جان کی (John Kay) در سال 1733 اختراع گردیده بود و همچنین استفاده از نیروی بخار در ماشینها که توسط پاپن (Papin) کشف شده بود و اختراعات تکمیلی که توسط جیمز وات (James Watt) برای ساختن کندانسور و تبدیل حرکت متناوب پیستون ماشین بخار به حرکت دورانی صورت گرفت، همگی باعث پیدایش انقلاب صنعتی در جهان که در اواخر قرن هجدهم شروع شده و همچنان تداوم یافته، گردیده است.
همزمان با پیشرفت علوم تجربی، کشورهای اروپایی معروف، شروع به گسترش قلمرو تجارتی خود نموده و علاوهبر تسلط بر بازارهای کشورهای دیگر، مستعمرات خود را بسط و توسعه دادند. در نتیجه عوامل فوق، سرمایهداران برای استفاده بیشتر بهفکر استفاده از پولهای اندک مردم افتاده و اقدام به تاسیس شرکتهای سهامی کردند و بدینترتیب در سال 1830 میلادی، اولین شرکتهای سهامی بهصورت محدود در اروپا تشکیل شدند. (بهنقل از ص 8 کتاب تاریخ اروپا، تالیف لیتل فیلد (Little Field)، ترجمه فریده قرجهداغی، چاپ سوم 1373، ناشر وزارت فرهنگ و آموزش عالی)
بهطوری که گفتهاند، امروزه هدف اصلی تاسیس شرکتهای سهامی بهکار انداختن سرمایههای نقدی در مقیاس وسیعتر بهمنظور کسب سود بیشتر و حفظ سرمایه افراد میباشد. زیرا در شرکتهای غیرسهامی و مالکیت فردی (انفرادی)، میزان سرمایه بهکار انداخته شده کم و از طرفی ریسک از بین رفتن سرمایه مالکین آن بیشتر میباشد. در صورتیکه در شرکتهای سهامی میزان سرمایه و تعداد مالکین شرکت میتواند خیلی بیشتر از شرکتهای غیرسهامی باشد و خطر از بین رفتن سرمایه نیز اولا کاهش یافته و ثانیا باعث از بین رفتن تمام سرمایه اشخاص نمیگردد. بدیهی است که تاسیس شرکتهای سهامی بهدلیل مزایای متعددی که نسبت به سایر انواع شرکتهای دیگر دارد، سالبهسال افزایش یافته و از طرف دیگر، شرکتهای سهامی تکامل یافته و امروزه شرکتهای سهامی عام که در تمام دنیا مهمترین شرکتها را تشکیل میدهند، تبلور تکامل شرکتهای سهامی میباشند.
برای شناخت بیشتر مطلب فوق به ذکر مثالی میپردازیم. اگر تمام دارایی نقدی فردی بهعنوان سرمایه برای ایجاد یک تجارتخانه اختصاص داده شود، در صورت از بین رفتن تجارتخانه بر اثر سوانح طبیعی یا غیرطبیعی، تمام سرمایه فرد مزبور منهدم شده و فرد مزبور بهتنهایی مفلس خواهد شد. اگر تجارتخانه با سرمایه دو نفر یا چند نفر شریک تاسیس شده باشد، مسلما بر اثر انهدام تجارتخانه، به شرکا زیان بزرگی وارد میشود که احتمالا نمیتوانند جبران یا تحمل نمایند. اما اگر تجارتخانه مزبور بهصورت سهامی و متشکل از تعداد زیادی سهامدار باشد که هرکدام بخش اندکی از سرمایه شرکت را تشکیل دهند، در صورت ورشکستگی، زیان وارده به سهامداران هرگز نمیتواند به هر یک از سهامداران ضربه سنگینی وارد سازد و تنها بخش کوچکی از سرمایه آنها را از بین خواهد برد و زیان وارده در حقیقت بین تعداد زیادی از افراد جامعه سرشکن میگردد و هر قدر تعداد سهامداران در شرکت زیادتر باشد و سرمایهگذاری آنان بابت خرید سهام کمتر گردد، زیان وارده بسیار کماهمیتتر خواهد شد. مزیت دیگر شرکتهای سهامی این است که مالک سهم در صورت نیاز به نقدینگی و اجبار به فروش سهام خود، خیلی زودتر میتواند خریدار برای سهام خود پیدا کند و سرعت نقد شدن سهام، بسیار بیشتر از نقد شدن فروش یک تجارتخانه فردی یا یک شرکت غیرسهامی میباشد.
سومین مزیت شرکتهای سهامی این است که وظیفه اداره شرکت بهعهده مدیران شرکت که توسط سرمایهگذاران یعنی سهامداران انتخاب میشوند، قرار دارد و لذا سهامدار (سرمایهگذار) سالی یکبار حداکثر یکی دو روز از سال را صرف رسیدگی به امور سهام و حقوق خود مینماید و لذا خرید سهام و بهطور کلی سهامدار شدن برای هر سرمایهگذار یک امر یا یک فعالیت فرعی محسوب میشود و در کنار خرید سهام و یا سهامدار شدن میتواند شغل اصلی خود را نیز انجام دهد، در صورتیکه در موسسات انفرادی یا شرکتهای غیرسهامی چنین فرصتهایی وجود ندارد. چهارمین مزیت شرکتهای سهامی عدم تاثیر مهم فوت یا ورود و خروج شریک (سهامدار) میباشد. در صورتیکه در موسسات انفرادی بهطور کامل و در شرکتهای غیرسهامی در بسیاری از موارد، فوت و یا ورود و خروج شریک، در سرنوشت موسسه تاثیر میگذارد و باعث توقف یا خاتمه مدت شرکت یا موسسه فردی میگردد. پنجمین مزیت شرکتهای سهامی قدرت بالای جذب سرمایه و سهامداران جدید است. بههمین دلیل افزایش سرمایه و یا برعکس کاهش سرمایه با رعایت مقررات قانونی با سهولت بیشتری در شرکتهای سهامی نسبت به سایر شرکتها و موسسات انفرادی انجام میشود.
تمام مزایای فوق، عواملی هستند که موجب گسترش شرکتهای سهامی میشوند. بهطور کلی شرکتهای سهامی با ترکیب مناسب سرمایهداران و مدیران برقرار میگردد و تفکر یا فلسفه پیدایش شرکتهای سهامی استفاده از سرمایههای کوچک و اضافی مردم، تحت مدیریت مدیران متخصص بوده است و سودآوری شرکت نیز بر این دو اصل استوار میباشد.
در جدول زیر مقایسه ای بین شرکتهای سهامی و سایر شرکتها و موسسات به عمل آمده است:
نوع موسسه هسته اصلی تشکیل افزایش سرمایه توسط؟
موسسه فردی (تک صاحبی)
شرکتهای غیر سهامی
شرکتهای سهامی
شرکتهای تعاونی سرمایه گزاری صاحب موسسه
سرمایه گذاری شرکاء
خرید سهام سرمایه توسط موسسین و مردم
خرید سهام سرمایه توسط موسسین و سایر اعضاء فقط توسط صاحب موسسه
فقط شرکاء شرکت و یا قبول شرکاء جدید
قبول سهامداران جدید با رعایت مقررات به صورت نامحدود
قبول سهامداران جدید(اعضاء جدید) در صنف مربوطه و با افزایش سهام
2-1- نحوه تشکیل شرکت سهامی
بهطور کلی نحوه تشکیل شرکت سهامی بستگی کامل به قوانین مصوب هر کشور دارد. در ایران نیز قانون تجارت و لایحه قانونی اصلاحی قسمتی از قانون تجارت، مصوب اسفند 1347، مقررات مربوط به تشکیل شرکتهای سهامی را مشخص نموده است. بر طبق قوانین تجارت، برای تشکیل شرکت سهامی بایستی عدهای بهنام موسسین که حداقل سه نفر باشند، با توافق یکدیگر مقدمات تشکیل شرکت سهامی را پیریزی نموده و پس از توافق قطعی با سایر شرکا همگی بهعنوان موسسین شرکت، اساسنامه شرکت را طبق اساسنامه نمونه ضمیمه قانون تجارت تنظیم و امضا نمایند و بهای تمام سرمایه شرکت را، یا حداقل 35 درصد از بهای سهام سرمایه شرکت را نزد یکی از شعبات بانکها تودیع نموده و گواهی کتبی از شعبه بانک مربوطه دریافت نمایند. (در شرکتهای سهامی عام، موسسین حق ندارند بیش از 20 درصد سهام سرمایه شرکت را بهخود اختصاص دهند و 80 درصد سهام سرمایه شرکت، بعد از اخذ مجوز از اداره ثبت شرکتهای قوه قضاییه به عامه مردم بایستی عرضه شود).
بعد از اخذ گواهی بانکی و تنظیم اساسنامه، بایستی موسسین با مدارک شناسایی به اداره ثبت شرکتها مراجعه و مدارک فوق را جهت ثبت شرکت ارایه دهند. پس از بررسی توسط اداره مزبور در صورت اهلیت موسسین، اداره ثبت شرکتها شرکت سهامی را بهثبت میرساند. در این مرحله شرکت سهامی خاص میتواند بلافاصله به عملیات معین شده در اساسنامه مثل تجارت یا تولید یا خدمات بپردازد، اما شرکت سهامی عام در این مرحله حق انجام عملیات تجارتی یا تولیدی یا خدماتی را ندارد، زیرا به شرکت سهامی عام فقط اجازه انتشار اعلامیه پذیرهنویسی داده شده است و بایستی موسسین شرکت سهامی عام، اعلامیه پذیرهنویسی شرکت را که مورد تایید اداره ثبت شرکتها قرار گرفته است، به طرق مختلف به اطلاع عامه مردم رسانیده و فروش 80 درصد بقیه سهام سرمایه شرکت را به عموم مردم انجام دهند. در مهلت خرید سهام (پذیره نویسی سهام) توسط مردم، موسسین نیز میتوانند مجددا حداکثر معادل 29 درصد دیگر از سهام سرمایه شرکت سهامی عام را خودشان خریداری (پذیرهنویسی) نمایند و بایستی حداکثر سهام سرمایه شرکت، یعنی نصف بهعلاوه یک (51%)، به اشخاصی جدا از موسسین شرکت اختصاص یابد.
در پایان مهلت پذیرهنویسی، یعنی در پایان مهلت فروش اکثریت سهام سرمایه شرکت به مردم، چنانچه سهام سرمایه خریداری شده توسط مردم بهعلاوه سهام سرمایه خریده شده توسط موسسین، مجموعا از 51 درصد سرمایه شرکت که در اساسنامه مشخص شده بیشتر باشد، شرکت سهامی عام می تواند به ثبت قطعی برسد. برای اینکار بایستی موسسین و پذیرهنویسان اولین جلسه مجمع عمومی شرکت را تشکیل داده و ضمن اعلام رای 51 درصد سهام سرمایه دایر بر تاسیس و شروع بهکار شرکت، اولین هیاتمدیره و بازرسان و روزنامه کثیرالانتشار جهت چاپ آگهیهای شرکت را نیز تعیین و بایستی صورتجلسه کتبی اولین جلسه را برای ثبت شرکت به اداره ثبت شرکتهای قوه قضاییه ارایه نمایند. پس از این عمل خلاصه تاسیس شرکت در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشار به هزینه شرکت سهامی عام بهچاپ رسیده و شرکت میتواند سرمایه دریافتی از موسسین و پذیرهنویسان را برای هدف یا اهداف مقرر در اساسنامه شرکت بهکار اندازد.
بنابراین هسته اصلی سرمایه پرداختشده در شرکت سهامی خاص عبارت است از داراییهایی که موسسین شرکت (نقد یا غیرنقدی) بابت خرید سهام سرمایه پرداختهاند و در شرکت سهامی عام عبارت است از وجوه نقد و غیرنقدی که توسط موسسین و پذیرهنویسان (سهامداران غیرموسس) بابت خرید سهام سرمایه شرکت سهامی عام به شرکت پرداخته شده است.