نویسنده موضوع: سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین  (دفعات بازدید: 4253 بار)

آفلاین m_ahmadi02

  • کاربر جدید
  • *
  • سپاسگزاری ها
  • -تشکر کرده:
  • -تشکر شده:
  • ارسال: 4
  • امتیاز های کاربر: 0
  • دانشگاه: ازاد لامرد
  • مقطع تحصیلی: کارشناسی
سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین
شرکتهای (داخلی)




سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین شرکتها(داخلی) 1
اهداف آموزشی:
بعد از خواندن این بخش شما می بایست قادر باشید به:
1. درک رویدادهای مربوط در سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین شرکتها.
2. فهم روشهای خرید و اتحاد منافع تلفیقی.
3. فهم روش ارزش ویژه و چرا آن" تلفیق یک سطری" نامیده میشود.
4. فهم روش ارزش متعارف که در آنجا ،تأثیر" معنی داری" وجود ندارد .
5. فهم تلفیق نسبی.
6. درک معنی تعریف واحد گزارشگر.
استانداردهای حسابداری برای سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین شرکتها (داخلی) بیشترین کاربرد یکنواختی محدود را،
18 شرح داده شده است. سه روش برای گزارش دادن سرمایه گذاریهای - در عرف حسابداری نشان میدهد. قالب اصلی در ضمیمه 1
حقوق صاحبان سهام بین شرکتها وجود دارد.
1. گزارش تلفیقی مانند اینکه دو شخصیت قانونی مجزا ،یک شخصیت حسابداری شوند که هم از روش خرید یا
روش اتحاد منافع (در صورت مقتضی) استفاده می کنند.
2. گزارش غیر تلفیقی که از روش حسابداری ارزش ویژه استفاده می کنند.
3. گزارش غیر تلفیقی که از روشهای ارزش متعارف (بازار) استفاده می کنند.
ما ارتباط رویدادهایی که روش گزارشگری را بیان می کنند در اولین قسمت بخش بحث می کنیم و سپس به جزئیات روش می
پردازیم. بعد از اینکه سه روش پذیرفته شده، بحث شد، ما تلفیق نسبی را بحث می کنیم، روشی که اخیراً نظراتی را جلب کرده است.
نهایتاً، ما سئوال شخصیت گزارشگری چیست را بررسی و امتحان می کنیم و این سئوال که مرکز ارزیابی نقش صورتهای مالی
تلفیقی در گزارشگری مالی می باشد.
1.Intercorporate Equity Investments
18- ضمیمه 1
یکنواختی محدود برای سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین شرکتها
مالکیت سهام دارای حق رأی روش حسابداری
بیش از 50 % تلفیق کردن در بولتن تحقیقاتی حسابداری 1 شماره 51 (که
اصلاح شده بوسیله بیانیه استاندارد حسابداری مالی 2 شماره
شماره 94 )، اظهار نظر هیئت اصول حسابداری شماره 16 و
17 ، برای 90 % تا 100 % مالکیت شرکتهای فرعی، ارتباط
رویدادهایی که هم نیاز به حسابداری خرید یا اتحاد منافع دارد
در صورت مقتضی در اظهار نظر هیئت اصول حسابداری
شماره 16 آمده است.
%20 تا 50 % حسابداری ارزش ویژه در اظهار نظر هیئت اصول حسابداری *
شماره 16
*کمتر از 20 % ارزش متعارف (بازار) برای __________هر دو اوراق بهادار تجاری و اوراق
بهادار قابل فروش که سود و زیانهای تحقق نیافته ای در
درجه اول برای حقوق صاحبان سهام و دیگر اینکه برای
بدست آوردن درآمد بکار میرود.
%20 فقط یک خط راهنماست ، نه یک قانون جدی . *
1.ARB:Accounting Research Bulletins.
2.SFAS:Statement of Financial Accounting Standards.
3.APBO:Accounting Principles Board Opinions.
رویداد های مربوط 1
رویدادهای مربوط، حسابداری تفاضلی را برای سرمایه گذاریهای حقوق صاحبان سهام بین شرکتها توجیه می کنند که بستگی
دارد به سطح تأثیری که، بواسطه سرمایه گذار پسندیده میشود. در مطالعه اولیه، مونیتز چند معیار را ارزیابی کرد مانند درصد مالک
بودن سهام دارای حق رأی، کنترل کردن مؤثر بر هیئت مدیره، و کنترل مدیریتی یاعملیاتی. او چنین نتیجه گرفت که یک بعد
(معیار) نمی تواند برای تعیین کردن سطح تأثیر سرمایه گذار که موجود می باشد استفاده شود. شگفت آور نیست ،با این وجود ، بدنه
های تنظیم استاندارد بر معیار کمی تنها متمرکز شده اند ،درصد مالک بودن سهام دارای حق رای، بعنوان مبنایی برای ارزیابی سطح
تأثیر می باشد. برای راحتی کار ، ما به سطح کنترل اشاره خواهیم کرد.
سه سطح کنترل همراه با سه روش گزارشگری متفاوت برای هر سطح بیان شده است. بطور سنتی ،کنترل جامع و شفاف اکثریت
سهام دارای حق رأی معیاری برای گزارشگری تلفیقی بوده است . در حقیقت در کمیسیون اوراق بهادر بورس 2 تلفیق شرکت فرعی
ممنوع میشود مگر اینکه اکثریت مالکین حاضر باشند. بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 51 بیشتر نظر محتاطانه داشت که اکثریت
مالکیت ها کنترل را نشان ندادند اگر مالکیت ها موقت بودند یا اگر برای بعضی دلایل، کنترل با اکثریت مالکین ایجاد نمی شد.
علاوه بر این، بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 51 مخصوصاً تفکیک گزارشگری برای شرکتهای فرعی نا متجانس یا ناهمگن را
بجای تلفیق گزارشگری اجازه داد و در بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 43 بخش 12 ، استثنای مشابهی را برای شرکتهای فرعی
خارجی اجازه داد. دلیل منطقی برای این دو ممنوعیت بستگی به بحثی داشت که ( 1) یک شرکت فرعی نامتجانس- مانند منابع مالی
گزارشگری کلیات اصل شخصیت تلفیقی را تحریک خواهد (GM یک شرکت تولیدی (برای مثال شرکت پذیرفته شده جنرال موتورز
کرد. و ( 2) در حالتی که عملیات خارجی، که بیشترین دارائیهای خارجی در مقدار درجه ای از خطر می باشند که تشخیص نهایی شان
بوسیله مالکان ایالات متحده ارتباط داده میشود. این استثنائات، یکنواختی محدود آینده را نشان داد که به وضعیتهای عملیات همگن
در مقابل عملیات ناهمگن بستگی دارد و آیا شرکتهای فرعی محلی و خارجی درگیر شده اند.تکنیکها و روندهای حسابداری گزارش
میدهد که در سالهای اخیر فقط در حدود 70 % شرکتهای فرعی تلفیق شده اند.
در بیانیه استاندارد حسابداری مالی شماره 94 ، هیئت استانداردهای حسابداری مالی 3 این بحثهای محدود کننده را نپذیرفت و
حالا به اکثریت شرکتها و برای تلفیق شدن نیاز دارد مگر وقتی که کنترل ،فقط موقت باشد یا اینکه اکثریت مالکین کنترل مؤثر
نداشته باشند. تأثیر بیانیه استاندارد حسابداری مالی شماره 94 آوردن مقادیر زیادی از بدهیها به ترازنامه تلفیقی است که به شرکتهای
فرعی انتقال داده شده بود وهمچنین یک نتیجه اقتصادی مهم است. بیانیه شماره 94 ، برای مسئله کنترل موقت شرحی نداده است
اما گفته است که، عدم کنترل بوسیله اکثریت مالکین ممکن است اتفاق بیافتد اگر شرکت فرعی تجدید سازمان قانونی یا ور
شکستگی یا کارهایی تحت محدودیتهای مبادلات خارجی یا سایر بلاتکلیفی های تحمیلی دولتی داشته باشد، که این عدم کنترل به
اندازه ای قابل توجه و اساسی است که شک فعالیت مالکین، برای ایجاد کنترل برطرف می شود. در دفاع از بیانیه شماره 94 ، هیئت
استاندارد
1.Relevant Circumstanes.
2.SEC:Securities and Exchange Commission.
3.FASB:Financial Accounting Standards Board.
حسابداری مالی تأکید می کند که بطور کلی سرمایه گذاران شرکت اصلی ،واقعاً در گروه شرکتهای وابسته ای سرمایه گذاری می کنند
که ، صورتهای تلفیقی، بیشتر در ارتباط با گزارشگری گروه باشد ،و بطور کلی حذف شرکتهای فرعی معینی بطور جدی برای نشان
دادن گروه شرکتهای بهم پیوسته را رد می کند (بیانگر وفاداری). همچنین جالب است توجه کردن به تعدادی سند و مدرکی که بی
تی، هند 1 پیدا کردند که هیئت استاندارد های حسابداری مالی برای "سطح فضای بازی" در بیانیه استاندارد حسابداری مالی شماره
94 سعی میکرد که بوسیله شرکتهای نیازمند به تهیه کردن اطلاعات بیشتر برای استفاده کنندگانی از صورتهای مالی که ممکن
نبوده است خبری از سطوح بدهی بوسیله شرکتهای فرعی غیر تلفیقی که قبل از بیانیه شماره 94 همراهی می شد، داشته باشند. ما
به این موضوعها در پایان بخش برمی گردیم وقتی که مسئله تعریف شخصیت گزارشگری را آزمودیم.
برای شرکتهایی با مالکیت کمتر از اکثریت، گزارشگری مناسب هم به روش ارزش ویژه و هم به روش ارزش متعارف (بازار)
می باشد. رویداد مربوط اینست که آیا سرمایه گذار می تواند اثر معنی داری روی عملیات و سیاست های مالی ایجاد کند. به عبارت
دیگر ،کنترل مؤثر برای گزارشگری تلفیقی همانند دو شرکتی که هر یک شخصیت مجزا بودند وجود دارد. اما همچنین کمترین سطح
کنترل می تواند ایجاد شود وقتی که تأثیر عمده ای وجود دارد ،ولی کنترل مؤثر وجود نداشته باشد. در اظهار نظر اصول حسابداری 2
شماره 18 فرض شده بود که مالکیت 20 % تا 50 % سهام دارای حق رأی مدرک قابل قبولی برای توانایی ایجاد تأثیر معنی داری بود.
با وجود بر این، هیأت استانداردهای حسابداری مالی در تفسیر شماره 35 روشن کرد که رویداد مربوط ،توانایی ایجاد اثر معنی دار است
و آنکه 20 % سطح مالکیت فقط بعنوان خط راهنما می باشد نه نقش تند و سخت . اگر اثر معنی دار وجود نداشت سپس روش ارزش
متعارف (بازار) حسابداری تحت بیانیه استاندارد حسابداری مالی شماره 115 احتیاج می شد.
تلفیق 3
گزاشگری تلفیقی تکنیکی است که دو یا چند شخصیت گزارش می شوند همانند اینکه آنها یک شخصیت عادی هستند. این
هم ترکیب تجاری نامیده میشود. به منظور تهیه صورتهای مالی تلفیقی ،تفکیک مجموعه ثبتهای حسابداری شخصیتهای جدا از هم
می بایست ترکیب بشود و اصطلاحات معین دیگری برای رسیدن به مجموعه تلفیقی انجام بگیرد. روشهای اصلاحی در طول
کتابهای درسی حسابداری مالی پیشرفته پوشش داده میشود. توجه بر روی مبنای نظری حسابداری برای ترکیبهای تجاری است نه
روشهای اصلاحی تلفیقی خودشان .
مرکز موضوع حسابداری در ترکیب تجاری ارزیابی دارائیها و بدهیهای شخصیتهای جداگانه ترکیب شده برای اهداف گزارشگری
می باشد.در سال 1976 در بحث اساسنامه ،هیأت استانداردهای حسابداری مالی سه روش ممکن حسابداری طراحی کرد. یکی استفاده
از ارزش دفتری شخصیتهای در حال ترکیب می باشد. این روش، حسابداری اتحاد منافع نامیده میشود. روش دوم فرض میکند که
یک شخصیت یعنی شرکت اصلی شخصیت دیگر یعنی شرکت فرعی را "می خرد". دارائیها و بدهیهای شرکت فرعی به ارزش بازار
در زمان خرید ارزیابی می شود و دارائیها و بدهی های شرکت اصلی به ارزش دفتری ارزیابی میشود. این روش ،حسابداری خرید
نامیده میشود. سومین روش گاهی اوقات اشاره میکند به روش شخصیت نو، که کلیه شخصیتهای قانونی در زمان شروع
ترکیب، دارائیها و بدهیها را به ارزش بازار تجدید ارزیابی می کنند . مشکل اصلی که بدنه های تنظیمی استاندارد روبرو است اینست
1.Beatty، Hand.
2.APB:Accounting Principles Board.
3.Consolidation.
که آیا رویدادهای مربوطی برای توجیه کردن ،استفاده بیشتر از یک روش حسابداری برای انواع مختلف ترکیبات تجاری وجود دارند.
اصطلاح شناسی درباره ترکیبات تجاری در ادبیات حسابداری یکنواخت نیست. در این بخش پیروی می شود از اصطلاحات
پیشنهادی که توسط هیأت استانداردهای حسابداری مالی استفاده شده است:
شرکت ترکیب شده: شخصیت حسابداری که از ترکیب تجاری نتیجه میشود.
شرکتهای تشکیل دهنده: شرکتهای تجاری جدا از هم که وارد ترکیب تجاری میشوند.
شرکت ترکیب کننده: شرکت تشکیل دهنده ای که وارد ترکیب می شود که کدامیک از سهامدارانش بعنوان یک گروه در پایان
با کنترل کردن سهام دارای حق رأی ( منافع مالکین ) شرکت ترکیب شده خاتمه دهند.
شرکت ترکیب شونده: شرکت تشکیل دهنده ای که متفاوت با شرکت ترکیب کننده در ترکیبی که شرکت ترکیب کننده قابل
شناسایی است.
اتحاد منافع 1
مفهوم اتحاد منافع یک ترکیب تجاری بستگی به فرضی دارد که هیچ معادله عظیمی بین شرکتهای تشکیل دهنده اتفاق نیافتد.
بهتر است ،آنها صرفاً منافع مربوط به مالکیتشان را یکی کنند و ادامه بدهند همانند اینکه آنها یک شخصیت تجاری تنهایی هستند.
اولین کاربرد مفهوم اتحاد منافع بیشتر شبیه تجدید سازمان داخلی است تا ترکیب تجاری ،برای مثال ترکیب دو شرکت فرعی همانند
شرکت اصلی. در چنین وضعی، هیچ شرکت جدیدی بوسیله ترکیب تأسیس نمیشود. تقریباً دو شخصیت بهم پیوسته صرفاً صورتهای
مالی جداگانه قبلی شان با هم جمع میشود تا موجب ترکیب گردد. اتحاد منافع فقط از این روش آغاز گردید، اما سرانجام روشی برای
ایجاد ترکیب شرکتهای تشکیل دهنده غیر مرتبط آغاز شد. در این لحظه بود که سئوالاتی درباره حسابداری اتحاد منافع بالا گرفت.
توجیه نظری برای حسابداری اتحاد منافع چیست؟ در اتحاد منافع درباره ساده بودن اتحاد صوری دو گروه مالکیت جدا از
قبل ،بحث میشود. این دو موافقت به ترکیب ،یا اتحاد منافع میکنند ،صاحبان سهام انتفاع میبرند و ادامه میدهند همانند اینکه آنها یک
شرکت تنها می باشند . یعنی معاوضه سهام وجود دارد که شرکت ترکیب کننده سهامش را برای سهام بهتر شرکت ترکیب شونده
معاوضه می کند. فرض آنست که هیچ معاوضه ای رخ نداده است اما دارائیها و بدهیها به ارزش دفتریشان ترکیب شده اند. اتحاد
منافع شبیه مفهوم مبادله غیر پولی دارائیهای ثابت مشابه است و در نتیجه، دارائیها و بدهیهای متحد شده پایه حسابداری یکسانی در
ترکیب دارند همانند آنهایی که بطور جداگانه قبل از ترکیب بوده اند. ارزش دفتری دارائیها و بدهیها شرکتهای ترکیب شده بعد از
ترکیب، برابر با مجموع ارزش ها ی دفتری مربوط به شرکت ترکیب کننده و شرکت ترکیب شونده قبل از ترکیب خواهد بود. مجموع
حقوق صاحبان سهام شرکت ترکیب شده همچنین برابر با جمع حقوق شرکتهای تشکیل دهنده تا قبل از ترکیب خواهد بود. ممکن
است مقداری تغییرات در بخشهای جدا از هم وجود داشته باشد که به نسبت مبادله بستگی دارد اما در حاصل جمع حقوق سهامداران
ترکیب شده ، جمع کلیه ترکیب اولیه می باشد.البته، کسی ممکن است بحث کند که نتیجه اتحاد منافع یک شخصیت جدیدی بوجود
می آورد و به طور کلی پایه جدید حسابداری می بایست در حسابداری تلفیقی برای این شخصیت جدید استفاده شود (بحث زیرین
رانگاه کنید).
1.Pooling of interests.
روش خرید 1
در روش خرید،فرض است که ترکیب کننده شرکت اصلی است که ترکیب شونده (شرکت فرعی) را میخرد و می بایست برای
خرید حساب پس دهد همانند آنکه برای تحصیل هر دارائی خواهد بود. دارائی ،سرمایه گذاری در شرکت ترکیب شونده، بوسیله
شرکت ترکیب کننده به بهای تمام شده آخری که بیان شده ثبت میگردد بطوریکه از این تاریخ ترکیب کامل میشود. این ثبت در
گزارشگری تلفیقی ، دارائی های خالص شرکت ترکیب شونده به ارزش متعارف بازارشان در تاریخ ترکیب نتیجه میشود. حسابداری
برای ترکیب، با وجود این، برای چند دلیل ،ممکن است پیچیده تر شود:
1. اگر بخشی از قیمت پرداخت شده ماهیت غیر نقدی دارد، کل هزینه ترکیب ممکن نیست بطور فوری، روشن و واضح
باشد.
2. ارزش متعارف دارائی ها و بدهیهای شرکت ترکیب شونده احتمالاً بطور فوری ارزیابی نمی شود زیرا صورت وضعیت
مالی آن فقط ارزش دفتری را گزارش میکند و در حقیقت، ممکن نیست همه دارائیها را گزارش کند همانند دارائی های
توسعه داده شده در داخل شرکت.
3. مکرراً، مجموع بهای تمام شده شرکت ترکیب شونده برابر با مجموع ارزشهای متعارف دارائی ها و بدهی های جداگانه
اش نیست و خرید متفاوت می بایست به چند حالت قسمت یا پخش شود. بطور سنتی این اختلاف سرقفلی نامیده
میشود.
روشهای تفضیلی اظهار نظر شماره 16 و 17 هیئت اصول حسابداری برای تهیه حسابداری خرید برای گزارشگری تلفیقی در
کتابهای درسی حسابداری پیشرفته پوشش داده شده است و اینجا آزمون نمیگردد. معمولاً روشهای مربوط به بیان قیمت خرید ،تجدید
ارزیابی دارائی های شرکت ترکیب شونده (شرکت فرعی) برای اهداف گزارشگری تلفیقی می باشد. و خریدهای مختلف را در صورت
تلفیقی مستهلک می کند.
روش شخصیت جدید 2
روش حسابداری ممکن دیگری برای ترکیب تجاری، تلقی کردن شرکت ترکیب شده بعنوان یک شخصیت کام لاًجدید می باشد.
این روش با استفاده از ارزشهای جاری برای دارائیها و بدهیهای همه شخصیتهای جدا از هم که از تاریخ ترکیب کامل شده اند نتیجه
میشود. دلیلی که برای چنین روشی خواهد بود آنست که ترکیب تجاری اساساً یک شخصیت حسابداری جدیدی را نتیجه می شود. به
عبارت دیگر ، بیشتر از یک شخصیت برای خریدن و تلفیق شدن با دیگری در عملیات خودش درگیر میشود. ماهیت ترکیب ممکن
است چنین باشد که یک عملیات کاملا جدید بوجود آمده است این روش برای ترکیبات تجاری بطور عملی استفاده نمی شود (بجز
برای ادغامهای قانونی) ، اما بعنوان یک امکان در سال 1976 بحث اساسنامه هیئت استانداردهای حسابداری مالی ، ترکیبات تجاری
بیان شده بود. در حقیقت، حالت قویی که میتواند ایجاد بشود آنست که شخصیت جدید اتحاد منافع از نوع ترکیب و همچنین از نوع
ترکیبات خرید نتیجه می شود وقتی که شرکت فرعی وابستگی عمده ای به شرکت اصلی دارد.
1.The Purchase Method.
2.The New Entity Approach.
جستجو کردن برای رویدادهای مربوط:
اتحاد منافع در مقابل خرید
سه استاندارد حسابداری متفاوت سعی کرده اند به طراحی کردن رویدادهای مربوطی که استفاده از حسابداری اتحاد منافع از
حسابداری خرید بهتر است را توجیه خواهند کرد، اما وظیفه اثبات مشکل می باشد. قوانین جاری اظهار نظر شماره 16 هیئت اصول
حسابداری استفاده از اتحاد منافع را محدود کرده است ، تا حد زیادی بعنوان واکنش در برابر استفاده همه جانبه حسابداری اتحاد منافع
در سالهای 1960 برای آنچه که اغلب بعنوان خرید شرکتهای فرعی تلقی شده بودند.
بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 40 (که در شماره 43 بولتن تحقیقاتی حسابداری، بخش 7 کد گذاری شده است ) اولین
استانداردی بود که برای نشان دادن آنکه ترکیبات تجاری بر پایه ماهیت اساسی شان می توانستند متفاوت باشند. فرق اولیه بین
اتحاد منافع و خرید، بستگی به اثر منافع مالکیت شرکتها تشکیل دهنده در شرکت ترکیب شده دارد. اساس اً اگر منافع شرکتهای
تشکیل دهنده در شرکت ترکیب شده ای بصورت معاوضه سهام باقی می ماند، سپس فرض می شود اتحاد منافع اتفاق افتاده است.
از طرف دیگر ، اگر منافع یکی از شرکتهای تشکیل دهنده اساس اً در شرکت ترکیب شده حذف شده باشد بطوریکه کلیه سهام بوسیله
شرکت ترکیب کننده خریداری شده باشد ، سپس فرض میشود خرید اتفاق افتاده است. بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 40 راهنمای
اضافی برای فرق گذاری بین اتحاد منافع و خرید تهیه کرده است. اتحاد منافع بسیار واضح دلالت دارد بر اینکه مقادیر مربوط به
شرکتهای تشکیل دهنده شبیه باشند، فعالیتهای شرکتهای تشکیل دهنده شبیه یا مکمل هم باشند و مدیریت شرکتهای تشکیل
دهنده با هم در شرکت ترکیب شده باقی بمانند.
بسیاری از افراد این احساس را داشتند که معیاری که بوسیله بولتن تحقیقاتی حسابداری بوجود آمد تمیز دادن، بین اتحاد منافع و
1 را راهنمایی کرد به تجدید نظر کردن در موضوع بولتن CAP ، خرید عملی نمی باشد زیرا آنها بسیار مبهم هستند. آن مطلب
تحقیقاتی حسابداری شماره 48 منتشر شده در سال 1957 ، که بخش 7 بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 43 و 48 را لغو کرد که
بیان میکرد ترکیب اتحاد منافع،
"...برای اهداف حسابداری ممکن است شرح داده شود بطوریکه ترکیب تجاری دو یا چند شرکتی که دارنده اساسی همه منافع
مالکیت در شرکتهای تشکیل دهنده اند، مالکان شرکت تنهایی میشوند که دارای دارائی ها و معاملات تجاری شرکتهای تشکیل
دهنده است..."
معیارهایی که در بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 48 ،قابل اطمینان بودن راهنماییها ، برای تعیین وقتی که ترکیب تجاری اتحاد
منافع بود در نظر گرفته شده بودند. بخشهایی از سهام دریافت شده بوسیله مالکین منفرد شرکتهای تشکیل دهنده اساسا می بایست
متناسب با منافع حقوق مربوط به خودشان تا قبل از ترکیب باشد، وحق رأی های مربوط نمی بایست بوسیله انتشار سهام بیشتر یا
اوراق قرضه تغییر داده شود. بطوریکه با بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 40 نمی بایست قصد عقب کشیدن از بخش اساسی سهام
منتشر شده برای ایجاد ترکیب وجود داشته باشد و شرکت ترکیب شده نمی بایست طرح فروش بخش عمده یکی از دارائیهای
شرکت تشکیل دهنده داشته باشد بخاطر اینکه چنین کاری با مفهوم اتحاد منافع سازگار نخواهد بود. همینطور هم ، مدیریتهای همه
1. یکسری نرخ بهره اروپایی است که در قراردادهای مالی برای محافظت کردن در مقابل افزایش سطحی از نرخ استفاده می شود.
شرکتهای تشکیل دهنده می بایست شرکت ترکیب شده را قابل نقل و انتقال بسازند. معیاری از بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره
40 که شرکتها ی تشکیل دهنده نسبت اً هم اندازه بودن در بولتن تحقیقاتی حسابداری شماره 48 نگه داشته نمی شد. بسیاری از افراد
از روی طعنه ، اظهار داشتند که بولتن شماره 48 معیاری ایجاد کرد تا بولتن شماره 40 تشکیل شود که حتی کم فعالتر از قبل است.
وایت 1 اظهار کرد که بولتن شماره 48 معیاری را در چنین حالتی ارائه کرد که هر ترکیب داده شده ، می توانست هم بوسیله روش
خرید یا روش اتحاد منافع پشتیبانی شود، تا اندازه زیادی از اهداف و تمایلات معاملات زیادی دفاع می کرد. این روش اغلب مثالی از
انعطاف پذیری کلاسیک خواهد بود.
بسیاری از مباحثه حسابداری برای ترکیبات تجاری کمک به استعفا یا حذف بولتن تحقیقاتی حسابداری گردید. تعدادی از اعضای
بولتن تحقیقاتی حسابداری قوی اً عقیده داشتند که اتحاد منافع می بایست رد گردد ، اعضای دیگر عقیده داشتند که عملاً می بایست
حسابداری برای ترکیب تجاری پذیرفته شود و رد کردن آن ترکیبات تجاری را دلسرد خواهد کرد. بنابراین ایجاد یک پیامد اقتصادی
بوسیله گروه بعدی دیده می شد. سرانجام این موضعهای مخالف روشن می شدند و منجر به انتشار اظهار نظر هیئت اصول
حسابداری شماره 16 گردید. آن سند مشخص کرد که هم روش اتحاد منافع و هم روش خرید روشهای قانونی هستند اما برای
ترکیب تجاری یکسان قابل معاوضه نمی باشند. هر ترکیب تجاری می بایست به روش خرید محاسبه شود مگر اینکه همه شرایط
موجود در اظهار نظر شماره 16 برای اتحاد منافع داشته باشد. اگر آن شرایط وجود داشت ترکیب تجاری می بایست به روش اتحاد
منافع محاسبه شود. هدف اظهار نظر هیئت اصول حسابداری شماره 16 جلوگیری کردن از سواستفاده بود و متوقف کردن استفاده
آشکار از اتحاد منافع که در سالهای 1960 اتفاق افتاده بود. نائل شدن به آن هدف، پاراگرافهای شماره 46 و 48 اظهارنظر بولتن
تحقیقاتی حسابداری شماره 16 ، شرایط سختی را ایجاد کردکه ترکیب تجاری می بایست به منظور حساب پس دادن، بطور اتحاد
منافع انجام شود.
شرایط برای ترکیب شدن شرکتها در پاراگراف 46 ارائه شده است. شرایط به دو معیار جزئی تقسیم شده است :
الف- هریک از شرکتهای ترکیب شده ، مستقلند و شرکت فرعی نبوده اند یا بخشی از شرکت دیگر ، تا دو سال قبل از طرح ترکیب
وارد نشده اند.
ب- هر یک از شرکتهای ترکیب شونده مستقل از شرکتهای ترکیب شونده دیگر می باشد.
معیار ایجاد شده در پاراگراف 46 ، اطمینان میدهد که شرکتهای تشکیل دهنده به روش اتحاد منافع ، شرکتهای غیر مرتبط
می باشند. انگیزه اساسی برای آن شرط، جلوگیری کردن از یک کار متهورانه جزء به جزء شدن سازمانش و اتحاد منافع فقط
قسمتی از آن می باشد، در نتیجه تشریح کردن ماهیت اتحاد منافع متحد کردن تمام منافع می باشد.
پاراگراف 47 ، حالت ترکیب شدن منافع که شامل هفت معیار وابسته بهم می باشد ، همه آنها پیوستگی منافع مالکیت شرکتهای
تشکیل دهنده در شرکت ترکیب شده را اطمینان میدهد، معیارها عبارت هستند:
الف- ترکیب موجب یک معامله تنها میشود یا مطابق با یک طرح ویژه ای در یک سال بعد از وارد شدن به طرح کامل میشود.
ب- شرکتی که فقط سهام عادی با حقوق یکسان پیشنهاد و انتشار میدهد برای آنهایی که با اکثریت سهام عادی دارای حق رأی
برجسته اش در مبادله برای همه منافع سهام عادی دارای حق رأی شرکت دیگری در تاریخ برنامه ترکیب انجام می شود.
1.WYATT
ج- هیچ یک از شرکتهای ترکیب شده تغییر نمیدهند منافع سهام عادی دارای حق رأی مورد نظر برای انجام ترکیب با دو سال قبل
از اینکه وارد برنامه ترکیب شوند یا بین تاریخ های ترکیب وارد وکامل شوند، تغییرات مورد نظر برای انجام ترکیب، ممکن است
شامل توضیحاتی برای سهامداران و انتشارهای اضافی ، مبادلات و کنارگذاری اوراق بهادار یا قرضه می باشد.
د- هر یک از شرکتهای ترکیب شده بخشی از سهام دارای حق رأی را فقط برای مقاصدی غیر از ترکیبات تجاری مجدداً تحصیل
میکنند و شرکت بیشتر از تعداد معمولی از سهام که بین تاریخهای برنامه ترکیب وارد و کامل می شود ، تحصیل نمی کند.
ه- نسبت منافع سهامداران عادی جدا از هم با آن سهامداران عادی دیگری که در شرکت ترکیب شده باقی می مانند همانند اثر
مبادله سهامی است که موجب ترکیب میشود.
و- حق رأی دادن بوسیله سهامداران برای آنکه منافع مالکیت سهام عادی در اثر اینکه شرکتهای وارد ترکیب می شوند قابل اجرا
میباشد ، سهامداران نه محروم میشوند و نه در بکار بردن آن حقوق برای یک دوره، محدود میشوند.
ز- ترکیب در تاریخی که طرح کامل میشود تجزیه میشود و مقررات طرح ، که مربوط میشود به انتشار اوراق قرضه یا ملاحظات دیگر
موکول نمی شود.
معیار در پاراگرافهای 47 الف ،ج، ه، و، ز مستقیما در بدست آوردن آنکه گروههایی از سهامداران کلیه تشکیل دهندگان ترکیب ، حقوق
متناسبشان را در شرکت ترکیب شده دریافت میکنند هدف قرار داده شده است. معیار 47 "الف" طراحی شده است برای جلوگیری از
وضعیتی که تعدادی از سهامداران شرکتهای تشکیل دهنده، بیشتر (یا کمتر) از منفعت مالکیت متناسبشان در شرکت ترکیب شده در
اتحاد منافع چند مرحله ای دریافت میکنند. برای مثال ، فرض کنید 40 % سهامداران یک شرکت به مبادله نسبت 2 به 1 موافقت می
کنند ، تا وقتی که 60 % باقی مانده برای یک مبادله بهتری که پیشنهاد می شود راضی نشوند. اگر گروه بعدی بطور قابل توجهی یک
مبادله به نسبت دیگر 2 به 1 بدست آورد، ترکیب نمیتواند بطور اتحاد منافع انجام بشود. معیار 47 "ج" برای جلوگیری دست کم دو
موقعیت غیر از ماهیت اتحاد منافع طراحی شده است.یک حالت اینکه حسابداری اتحاد منافع را بد خواهد دانست وقتی که یکی از
شرکتهای تشکیل دهنده سود سهام بیشتری نسبت به سال قبل برای ترکیب تجاری توزیع میکند، اتفاق خواهد افتاد، بدین معنی که
توزیع کردن بخشی از دارائیهایش و باقیمانده اتحاد منافع می باشد، حالت دیگر بد دانستن اتحاد منافع بخاطر اینکه یکی از شرکتهای
تشکیل دهنده سهام خودش را تحصیل میکند و سپس آن را مجدد اً به منظور بدست آوردن یک گروه سهامداران جدید که موافق
ترکیب تجاری خواهد بود ، انتشار میدهد.
معیار 47 "ه" و 47 "و" تأمین میکنند که گروه سهامداران تشکیل دهنده، حق متناسبشان را برای کنترل کردن مدیریت
شرکت ترکیب شده نگهداری میکنند. برای مثال آنها نیاز دارند که اگر شخصی 25 % از یکی از شرکتهای ترکیب شده را دارا باشد او
(آقا یا خانم ) می بایست 25 % سهامی را دریافت کند که در ترکیب معاوضه می شوند . به علاوه آن سهام می بایست همان حقوقی
که همه سهام ترکیب کنندگان دیگر دارند داشته باشند، و این حقوق نمی بایست برای هر دوره از زمان محدود شود. معیار 47 "ز"
ملاحظه موافقتهای محتمل الوقوع را که بستگی به رویدادهای بعدی تا تاریخ ترکیب کامل میشود را بد میداند. این معیار برای
جلوگیری از کم رنگ شدن هر یک از منافع مالکیت در شرکت ترکیب شده طراحی شده است. معیار 47 "ب"، 47 "د" مستقیم اً
هدف قرار داده شده است که در بدست آوردن آن که، همه منافع سهام ترکیب میشوند ، درست برای یک ترکیب تجاری که بصورت
اتحاد منافع محاسبه میشوند . معیار 47 "ب" طراحی شده است . برای ایجاد معیاری که اساسا ( 90 %) منافع مالکیت شرکتهای
تشکیل دهنده وسط گذاشته میشود.معیار 47 "د" استفاده از سهام خزانه در روش اتحاد منافع ترکیبات تجاری را جلوگیری میکند
برای بدست آوردن همه منافع سهامی که ترکیب میشوند، وهمچنین با معیار 47 "ج" (بحث اخیر را ببینید) برای جلوگیری از در
صف قرار دادن مجدد منافع سهام برای بدست آوردن گروهی از سهامداران جدیدی که موافق ترکیب خواهد بود.
پاراگراف 48 ، فقدان معاملات طراحی شده را ، برای جلوگیری از چار چوب بندی ترکیب تجاری بصورت اتحاد منافع، طراحی
شده است و سپس برای یکبار حسابداری انجام میشود ، از ماهیت اتحاد منافع تخلف کردن است. (یعنی همه منافع سهام متحد نشدن
است) سه معیار در پاراگراف 48 لیست شده است:
الف- شرکت ترکیب شده مستقیماً یا غیر مستقیم برای کنارگذاری یا تحصیل مجدد همه یا قسمتی از سهام منتشر شده برای ایجاد
ترکیب موافق نمی باشد.
ب- شرکت ترکیب شده، به درون ترتیبات مالی دیگری برای منفعت سهامداران تشکیل دهنده یک شرکت ترکیبی، وارد نمی شوند
همانند ضمانت وامهایی که بوسیله سهام منتشر شده در ترکیب ، حفظ میشوند.
ج- شرکت ترکیب شده ، برای مرتب کردن بخش عمده ای از دارائیهای شرکتهای ترکیب شده در دو سال بعد از ترکیب ، غیر از
اختیارت در دوره های تجاری شرکتهای مجزای قبلی و حذف مسائل دو جزئی یا ظرفیت اضافی قصد و برنامه ای ندارد.
بدون معیار 48 "الف" ، یک شرکت می توانست سهامش را با سهام شرکت دیگر مبادله کند و بعداً ترکیب شود، تحصیل مجدد سهام
منتشر شده موجب ترکیب تجاری و بنابراین تغییر قیافه دادن خرید بعنوان اتحاد منافع میشود. معیار 48 "ب" برای جلوگیری کردن،
یکی از گروههای سهامدار تشکیل دهنده از پاداش دادن بطور غیر متناسب ، بخاطر ترکیب تجاری طراحی شده است. اگر چه تخلف
از معیار 48 "ج" ممکن است در وضعیتی نتیجه ندهد که برای گروه تشکیل دهنده اصلی غیرمناسب و غیر مساعد باشد، این مطلب
با اتحاد منافع همه دارائیها و ماهیت غیرنقدی اتحاد منافع ناهمگن خواهد بود.
بطور خلاصه، اظهار نظرهیأت اصول حسابداری شماره 16 قانونی بودن مفهوم اتحاد منافع را پذیرفته است. اما ، در عمل، آن
اظهار نظر از بزرگترین مجموعه معیار تعریف شده در استاندارد حسابداری که وجود دارد تشکیل می شود. براستی معیارهایی که
خوانده شد مثل یک مجموعه ای از روشهای اتحاد منافع که در اظهار نظر اولیه هیأت اصول حسابداری شماره 16 ساخته شده بودند
برای تخلف کردن از روح اتحاد منافع بود. مفاد اظهارنظر هیأت اصول حسابداری شماره 16 به روشنی موقعیت را بسمت محدود
کردن کاربرد اتحاد منافع با بیشترین و کمترین درستی معاوضه سهامی که دارندگان سهام شرکت ترکیب شونده معاوضه می کنند
سهام عادی دارای حق رأیشان را با سهام عادی دارای حق رأی شرکت ترکیب کننده تعیین میشود.
تحقیق درباره حسابداری خرید و اتحاد منافع
در بخش اخیر ما بیان کردیم که حسابداری اتحاد منافع بعنوان یک انگیزش مهم برای ترکیبات تجاری نگریسته شده بود.
بررسی هیئت استانداردهای حسابداری مالی فهماند که 66 % شرکتها دارنده ترکیبات تجاری معتقدند که ترکیبات اتفاق نخواهند افتاد
مگر حسابداری خرید نیاز شده بود . بنابراین انتظار خواهد رفت، مدرک قابل ملاحظه ای وجود دارد که احتمال اتحاد منافع ، بیشتر از
سرقفلی بالقوه افزایش می یابد بخاطر برخورد زیان آور سرقفلی با درآمد . از طرف دیگر ، حسابداری خرید بسیار محتمل است
اگر دارائیهای شرکت نیاز به افزایش دادن باشد، به منظور اجتناب کردن از تخلف شرایط اهرمی بر مبنای بدهی می باشد. اتحادمنافع
معمولا صورتهای مالی مطلوبتر از حسابداری خرید تولید می کنند زیرا دارائیهای ترکیب شده تجدید ارزشیابی نمی شوند.صورتهای
مالی اتحاد منافع درآمد زیادتری از استهلاک و بهای تمام شده کالای فروخته شده را گزارش خواهد کرد. صورتهای مالی اتحاد
منافع بر اساس دارائیهای ارزیابی شده ، زیادتر محاسبه نخواهد شد، در آنجا هیچ استهلاک اختلاف خریدی (سرقفلی) وجود نخواهد
داشت. بعلاوه برگشت سرمایه گذاری به واسطه سطح درآمد بالاتر و هم مبنا دارائی پایین تر بیشتر خواهد شد.
همچنین تحقیق به تصمیم و طرز تلقی استفاده کنندگان صورتهای مالی نسبت به دو روش حسابداری کشیده شده است. بطور
جالب توجهی، دو روش تقریب اًبطور مساوی طرفداری میشود، بررسی هیأت استانداردهای حسابداری مالی دریافت که 40 % اتحاد منافع
را ترجیح میدهند و 45 % حسابداری خرید را و 15 % مبنای حسابداری جدید را برای شرکت ترکیب شونده ترجیح میدهند. بررسی
43 % طرفدار اتحاد منافع می باشند. اگر / 46 % حسابداری خرید را ترجیح میدهند و 3 / دیگری از تجزیه و تحلیل مالی دریافت که 7
چه بعضی از تحقیقات دانشگاهی دیدگاه بسیار بحرانی را برای اتحاد منافع در نظر گرفته اند ، جالب است که بدانید که این روش
9% ترکیبات سالهای اخیر به روش تجزیه و تحلیل مالی را دنبال میکند. تکنیکها و روندهای حسابداری گزارش داده اند که تقریباً 0
خرید حسابداری شده اند.
بالاخره تعدادی از تحقیقات محدود شده برای تعیین چگونگی دو روش حسابداری مؤثر برای قیمت اوراق (سهام) شرکت
ترکیب کننده موجود میباشد.مطالعه ای فهماند، هیچ مدرکی که اتحاد منافع موجب افزایش قیمت سهام بشود وجود ندارد. به عبارت
دیگر ، بازار سهام فریب دادن با گزارش سود بالاتر تحت روش اتحاد منافع را آشکار نمی کرد. این تشخیص موافق باتحقیق بازار
سرمایه درباره گمراهی درباره گمراهی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری است. با وجود بر این ، تعدادی مدرک همچنین وجود
دارد برای حمایت کردن از جر و بحث محدود کردن اظهار نظر هیأت اصول حسابداری شماره 16 که استفاده از اتحاد منافع ممکن
است بطور زیان آوری شرکت ترکیب کننده را به نسبت شرایطی که در قراردادهای بدهیش تأثیر بکند، و این نفوذ اقتصادی بالقوه
می توانست توضیح بیشتر نسبت به برتری شرکتهایی با حسابداری اتحاد منافع بدهد.
آنچه آگاهی تحقیق تجربی ، درباره مسئله خرید یا اتحاد منافع می دهند برای مدیریت به نظر میرسد که اتحاد منافع را بدلیل اثر
صورتهای مالی مطلوبش ترجیح میدهد با این وجود تحقیق قیمت اوراق بهادار نشان داده است که بازار، از طریق بالا رفتن سود
دفتری که فقط از روش ترکیبات تجاری محاسبه میشود فریب و گمراهی نمی کند. اگر بازار فریب داده نمی شد، کسی می توانست
بحث کند که هیچ اختلافی در روشی که استفاده میشود بوجود نمی آمد تا زمانی که روش افشاء میشود. اینست هدف بازار کارآ ، هنوز
اگر واقع اً اختلافی ایجاد نشود ، چرا زحمت داشتن دو روش حسابداری برای کار شبیه هم ، اما بطور موشکافانه ، پدیده های مختلف از
وقتی که مشکل مشخص کردن رویدادهای مربوط ثابت کرده است که درستی دو روش حسابداری مختلف توجیه پذیر خواهد بود.
پایه اساس بحث هیأت استانداردهای حسابداری مالی
اگر چه هیأت استانداردهای حسابداری مالی استانداردی غیر از بولتنهای تکنیکی حسابداری خرید در مقابل اتحاد منافع را بوجود
نیاورده است آن موضوع را نشان داده است. بزودی بعد شکل گیری، هیأت استانداردهای حسابداری مالی نامه سرگشاده ای منتشر
کرد به همه قسمتهای مورد توجه ، درخواست کرد به اظهارات هیأت اصول حسابداری و بولتنهای تحقیقاتی حسابداری بنگرند. نامه
در این قسمت بیان کرد هیئت به آموزش تجربیات استفاده کنندگان، آماده سازی آنان علاقه دارد و حسابرسان صورتهای مالی که
نشان خواهند داد این اظهارات رسمی موجود ، نیاز به ( 1) تفسیر ( 2) اصلاح یا ( 3) تعویض و جایگزینی دارند. پاسخهایی که به آن نامه
نشان داد که اظهارات شماره 16 و 17 هیأت اصول حسابداری بیشترین توجه هیأت استانداردهای حسابداری مالی را نیاز داشت.
از این رو هیأت استانداردهای حسابداری مالی تجدید نظر کردن حسابداری برای ترکیبات تجاری و نامحسوس بودن روش خرید را
تصمیم گرفت و در سال 1976 مبنای بحثی را منتشر نمودکه حسابداری برای ترکیبات تجاری و نامحسوس بودن روش خرید نامیده
شود. آن سند جامع و فراگیر بود که همه ناحیه های مربوط در حسابداری ترکیبات تجاری را می پوشاند. بعد از دادرسهای عمومی در
سال 1977 ، هیأت استانداردهای حسابداری مالی کار بر روی پیشنهاد توسعه نامعلوم چارچوب نظری را به تعویض انداخت. بعد آن
بحث ، هیأت استانداردهای حسابداری مالی پیشنهاد را از دستور جلسه اش انداخت، بیان تقدمش نسبت به پیشنهادهای بالقوه و
موجود دیگر می باشد. این کار یأس آور مسئله تعریف کردن رویدادهای مربوطی که یکنواختی محدود را در حسابداری ترکیبات
تجاری را توجیه خواهدکرد را داده است.
روش ارزش ویژه 1
روش ارزش ویژه حسابداری برای سرمایه گذاریها در سهام استفاده میشود هنگامی که سرمایه گذاری توانایی تأثیر گذاری عمده
ای بر روی سرمایه پذیر دارد. اگر سرمایه گذاری سرمایه گذار، کنترل را بوجود نیاورد (یعنی مالکیت بیشتر از 50 % نباشد) صورتهای
مالی تلفیقی نیاز نخواهد شد. البته آنچه مکرراً به عنوان تلفیق یک سطری اشاره میشود شرح میدهد: حساب سرمایه گذاری برای
منعکس کردن ارزش دفتری اساسی ارزش ویژه ای سرمایه گذار در سرمایه پذیر استفاده میشود. بسیاری از اصلاحات مکانیکی که
برای صورتهای مالی تلفیقی (برای مثال، شناسایی، استهلاک سرقفلی) نیاز میشود همچنین برای تلفیق یک سطری نیاز میشود بجز
آنکه فقط اثر خاص آن اصلاحات در حساب سرمایه گذاری بهتر از گزارش تلفیقی همه حسابهای جداگانه ای که واقعا درگیرند
گزارش میشود. بنابراین صورت سود و زیان تحت حسابداری ارزش ویژه یکسان است چنانچه گویی گزارش تلفیقی استفاده شده بود
(پس از کسر منافع اقلیت در سود تلفیقی) با این وجود ، بخاطر فقدان کنترل مؤثر، دارائیها و بدهیهای شرکت سرمایه پذیر گزارش
نمیشود. چنانچه گویی آنها دارا می شوند بطوریکه گزارش تلفیقی رخ می دهد. البته ،حساب سرمایه گذاری به سادگی تغییر خالص در
ارزش دفتری سرمایه پذیر را نشان می دهد.
سرمایه گذاری به قیمت تمام شده به اضافه هزینه های معامله ثبت میشود.در زمان سرمایه گذاری، سرمایه گذار می بایست
%25 سهام عادی دارای ، P بیشتر یا کمتر از ارزش دفتری تحصیل که پرداخت میشد را تعیین کند. برای مثال فرض کنید شرکت
مبلغ P را به مبلغ 100،000 دلار خرید وقتی ارزش دفتری شرکت که به مبلغ 300،000 دلار بود. شرکت S حق رأی شرکت
100،000 ]کوششی که می بایست انجام بشود -(300،000)(0/25)= پرداخت [ 25،000 S 25،000 دلار بیشتر از ارزش دفتری شرکت
که کم ارزش گذاری میشود ، با این وجود بیشتر اوقات چنین حالت است، 25،000 دلار S تعیین آنچه که دارائی های ویژه شرکت
دارایی بطور دلخواه برای قابل اسناد بودن سرقفلی فرض میشود و حداکثر ظرف 4 سال طبق اظهار نظر هیأت اصول حسابداری
شماره 17 اجازه داده می شود مستهلک شود. سه رویداد می بایست در حساب سرمایه گذاری برای هر دوره گزارشگری ثبت شود:
1) سهم متناسب سود شرکت سرمایه پذیر یا کمتر برای دوره ( 2) سهم متناسب سود نقدی سهم شرکت سرمایه پذیر برای دوره و )
3) استهلاک مقداری از بهای تمام شده سرمایه گذاری که متفاوت از ارزش دفتری تحصیل شده می باشد (برای مثال 25،000 دلار )
به بالا). سهم متناسب شرکت سرمایه گذار از سود خالص شرکت سرمایه پذیر به بدهکار حساب سرمایه گذار و بستانکار حساب سود
حاصل از سرمایه گذاریهای ارزش ویژه (سهام ) ثبت میشود. سهم متناسب شرکت سرمایه گذار از سود نقدی سهام شرکت سرمایه
پذیر به بدهکار حساب نقد و بستانکار حساب سرمایه گذاری ثبت میشود. هزینه اضافی بیشتر از ارزش دفتری سرمایه گذاری از عمر
1.The Equity Method.
مفید برآورد شده بوسیله بدهکار کردن سود حاصل از سرمایه گذاریهای ارزش ویژه (سهام) و بستانکار کردن حساب سرمایه گذاری
مستهلک میشود. سود و زیان های بین شرکتی برآورد میشوند و اصلاحات دیگر همچنین بطور نمونه در تلفیق ایجاد میشود ثبت
میشود. نتیجه آنکه تلفیق یک سطری برروی ترازنامه ، حساب سرمایه گذاری و تلفیق یک سطری بر صورت سود وزیان، حساب سود
حاصل از سرمایه گذاری به ارزش ویژه (سهام) ، گزارش میشوند چنانچه گویی تلفیق اتفاق افتاده بود.
از لحاظ وابستگی و صداقت نمایان شده، کسی ممکن است منفعت روش ارزش ویژه سئوال کند. حساب سرمایه گذاری ، هم
بهای تمام شده، هم ارزش بازار آن سرمایه گذاری را نشان نمیدهد. بعلاوه ، کسی نمیتواند از صورت سود و زیان مقدار واقعی سود
سهم نقدی دریافت شده از سرمایه گذاریها را تعیین کند. اطلاعاتی تحت روش ارزش ویژه ، با وجود اینکه ، ممکن است برای استفاده
کنندگان صورتهای مالی مهم باشد مقداری اطلاعات بعنوان سود استفاده از حسابداری خرید گزارش میشود . روش ارزشیابی قیمت
بازار با روش ارزش ویژه عالی خواهد شد بخاطر اینکه آن ارزش جاری سرمایه گذاری را به اندازه توانایی تولید نقدی جاریش نشان
خواهد داد. مطالعات تجربی به نتیجه مشابهی رسیده اند.
فهرست مراجع و مأخذ:
1.RICHARD G. SCHRDEDER ; MYRTLE W.CLARK; JACK M.CATHY, -----------
--FINANCIAL ACCOUNTING THEORY AND ANALYSIS, CHAPTER 18__

صنعتی 3 (جمشید اسکندری)

تالار گفتگوی حسابداری


Tags: