بهار یعنی «به آر».
یعنی فصلی که در آن چیزهای خوب و خوبتر برایمان به ارمغان آورده میشود.
شاید دلیل این نام گذاری از این جهت باشد که در کمتر فصلی مانند فصل بهار شاهد جان گرفتن و زنده شدن طبیعت اطرافمان هستیم.
در فصلهای دیگر سال، بیشتر شاهد تغییراتی هستیم که گرچه زیباییهای خاص خود را دارند اما زنده شدن و از مرگ به زندگی گراییدن در ظاهر آنها کمتر به چشم میخورد.
اما آمدن بهار شبیه معجزه است.
شبیه به زنده شدن مردگان.
درختان خشک و بی بار، ناگهان لباس سبز به تن میکنند، بوتههای مرده دوباره گل میدهند، شکوفههای رنگارنگ بر پیکر شاخههای بیبرگ قهوهای رنگ میروید، چمنهای سبز، باغها را فرا میگیرد و همه چیز دوباره زنده میشود !
به نظر شما مهمترین درسی که از این نو شدن، از این زنده شدن میتوانیم بیاموزیم چه درسی است؟
آیا طبیعت، با بهار خود، با دگرگونی و نو شدن، دارد پیامی را به ما منتقل میکند؟ و اگر بله، این پیام چیست؟