زمانی که اول دبیرستان بودم تبلیغات زیادی روی هنرستانهای فنی و حرفه ای میشد و در ظاهر به گرایشات فنی اهمیت می دادند و بچه ها رو تشویق میکردند که به اون سمت برن ، ولی ای کاش همون روزها یکی بود بگه....
ای کاش می گفتن این راهی رو که انتخاب کردی ، راه پرفراز و نشیبیه و پر از سختی و رنج.
ای کاش میگفتن که تمام دوران دانشجوییت میشه کنکور و استرس و ...
حداقل بچه هایی که کارشناسی پیوسته میخونن ، حدود 3 سال اول دانشجوییشون آرامش نسبی دارند و فقط سال آخر استرس کنکور ارشد دارند ولی بچه های فنی چی؟
اگه کسی هدفش گرفتن لیسانس باشه چه لزومی داره این راه سخت رو طی کنه ، بسیاری از بچه های فنی میتونستند کنکور سراسری شرکت کنند و دست آخر پیام نور قبول بشن و راحت لیسانس بگیرن ، مدرک هم که قربون مدرک نمیره و فرقی نداره.
یه بنده خدایی می گفت هدف از آموزش هنرستانیها ، تربیت تکنسینه (یا همون فوق دیپلم ) ;
پس ای کاش می گفتن که حداکثر تا فوق دیپلم میتونید پیشرفت کنید و بعد از اون ، دیگه جلو رفتن و پیشرفت، کار هر کسی نیست.
توضیح : نگاه نکنید که چند سال اخیر ، ظرفیت کنکور ک ب ک بطور فزاینده ای افزایش پیدا کرده ، در سالهای نه چندان دور شاید همین 4 یا 5 سال پیش ، قبولی در کارشناسی آرزوی دست نیافتنی خیلی ها بوده . حسابداری نهایتا 1000 تا ظرفیت داشته که با اون حجم شرکت کننده قبولی خیلی خیلی سخت بوده . دلیلش رو هم عرض کردم خدمتتون ، هدف تربیت تکنسین بود برای صنعت کشور نه مهندس و کارشناس ، لزا قرار نبود دانشگاهها و مراکز دولتی دانشجوی کارشناسی بگیرن . این چند سال اخیر هم که میبینید ظرفیتها زیاد شده و قبولی راحتتر، بعید میدونم از سر دلسوزی برای فنی ها باشه ، سیاست ها عوض شده ، یعنی پذیرش دانشجو در همه مقاطع و همه رشته ها و دانشگاهها افزایش پیدا کرده و فعلا هدف افزایش سطح سواد جامعه است به هرقیمتی.
از طرفی نقش موسسات غیرانتفاعی رو هم در این افزایش پذیرش ها نمیشه نادیده گرفت (بگم موسسات انتفاعی بهتره ، چون ظاهرا غیرانتفاعی هستند ولی باطنا به دنبال کسب سود ، هر کی بگه غیرانتفاعی ، ناخواسته دروغ گفته!) . این موسسات با توجه به سودآور بودن رشته حسابداری و وجود متقاضی زیاد ، روز به روز گسترش پیدا کرده و از وزارت علوم مجوز گرفتند و اقدام به پذیرش دانشجو کردند. حالا با چه کیفیتی ، خودشون باید پاسخگو باشند. کلاس های 70نفره ، اساتید بی کیفیت ، فضاهای آموزشی غالبا نامناسب و ... .کارشناس هایی رو تحویل جامعه میدن که تا حالا اسم استانداردهای حسابداری ایران به گوششون نخورده و واقعا جای تاسف داره. البته این مشکل صرفا مختص غیرانتفاعیها نیست ، دانشگاههای دیگر مثل علمی-کاربردی و پیام نور و اغلب واحدهای دانشگاه آزاد و آموزشکده ها و ...به همین شکل رفتار میکنند ( توجه : اکثریتشون نه همه شون)
پس می بینیم که پشت صحنه این افزایش ظرفیت ، منفعت و سود نهفته است وگرنه الآن پذیرش اینقدر زیاد نبود ، اگه میخواستند به فنی ها توجه ویژه ای داشته باشند باید ظرفیت مراکز دولتی رو زیاد میکردند که نکردند . ناشکری نمی کنیم که همین ظرفیت شبانه رو هم ازمون بگیرند.
ای کاش می گفتن که نور چشمی های مسئولین بچه های دبیرستانی هستند و شماها در حاشیه قرار دارید .
نمونه اش رو در برنامه های تلویزیونی مشاهده میکنید، دهها ساعت برنامه برای داوطلبین کنکور سراسری ، ولی چند ساعت برنامه برای دهها هزار نفر پشت کنکوری فنی و حرفه ای ؟
ای کاش می گفتن که باید زیر نظر وزارت آموزش و پرورش باشید و تحقیر بشید.
یادمه روزی که میخواستم گواهینامه بگیرم ، برای ثبت نام ، دانشجوها باید کارت دانشجویی ارائه میدادند و دانش آموزان گواهی اشتغال به تحصیل . از من هم گواهی اشتغال به تحصیل خواستند (!) چون روی کارتم نوشته بود وزارت آموزش و پرورش و 2 هفته طول کشید تا ثابت کردم من هم دانشجو حساب میشم ، پس از کلی تحقیر
من نمیدونم مگه چندتا متولی برای آموزش عالی در کشور باید وجود داشته باشه ؟ اگه فنی هارو بعنوان بخشی از نظام آموزشی کشور قبول دارید چرا نمیدینشون وزارت علوم اونارو آموزش بده ؟ مگه آموزش و پرورش چندتا از این دانشجوهارو بعد از فارغ التحصیلی جذب میکنه؟ مگه تعدادشون کمه ؟
ای کاش می گفتن برای آینده تحصیلیتون هیچ تضمینی وجود نداره.
هر روزی یه بساطی .
یه روز تعداد سوالات کنکور رو تغییر میدن ، تنها چیزی که وجود نداره ثباته ، یه سال تخصصی 40 تا سوال داره ، یه سال 30 ،
یه سال دیگه 25 تا...احتمالا همینطوری پیش بره تا چند سال دیگه سوالات مالی و شرکتها از کنکور حذف میشه . تازه اگه از قبل اطلاع رسانی می کردند اشکالی نداشت ولی متاسفانه همه چیز سر جلسه کنکور مشخص میشه.
یه روز به سرشون میزنه مدارک فنی هارو معادل سازی کنند و فوق دیپلم رو بکنند دیپلم پیشرفته ! (نه اینکه فوق دیپلم های زیر نظروزارت علوم ، مثل عزیزان علمی-کاربردی و پیام نور و دانشگاههای آزاد و حتی دولتی ها ، همه پروفسور هستند باید هم مدارک بچه های فنی اصلاح بشه )
یه روزی سهمیه روزانه رو به ورودی های مهر اختصاص میدن و یه روز دیگه به ورودی های بهمن . یعنی اگه رتبه 1 هم شده باشی ، اگه پول نداشته باشی هزینه کنی ، باید تا بهمن صبر کنی و 6ماه از عمرت تلف بشه چون ورودی مهر برای شبانه هاست. و جالب تر اینکه به این پذیرش پایین شبانه ها ، سهمیه بومی تعلق میگیره و از 30 نفر پذیرش ، سهم تهران حدود 70درصد (شاید هم بیشتر) و سهم بقیه ایران 30 درصده (شاید هم کمتر)
یه روز دیگه سهمیه روزانه کلا برداشته میشه و میگن این سهمیه برای معلمین. بعد منت میذارن که در عوض سهمیه شبانه رو چند برابر میکنیم .
دوباره جالب تر اینکه برای این ظرفیت افزایش پیدا کرده شبانه ، سهمیه بومی رو اعمال میکنند ، یعنی بچه شهرستان با رتبه 500 شمسی پور قبول نمیشه ولی یه تهرانی با رتبه 1000 قبول میشه ( نمیخوام تهرانیهای عزیز رو ناراحت کنم ولی انصاف بدید آیا عدالت اینطوری رعایت میشه؟)
سه باره جالب تر اینکه از سهمیه روزانه اختصاص داده شده به معلمین ، فقط 2 نفرشون(!) ثبت نام میکنن ، یعنی نه خودشون از این سهمیه استفاده کردند و نه گذاشتند بچه های فنی استفاده کنند و باعث شدند رتبه تک رقمی کنکورامسال (فکر میکنم رتبه 6) با رتبه 4000 همکلاس باشند چراکه روزانه ای در کار نبوده و اون عزیز انگیزه ای نداشته بیاد تهران .
یه روز دیگه تکمیل ظرفیت رو بدون اطلاع قبلی بر می دارند و هزاران نفری که برای عمرشون برنامه ریزی کردند رو مایوس و ناامید میکنند
یه روز دیگه کد آموزشکده های فنی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش ، از دفترچه کارشناسی ارشد حذف میشه ، یعنی دانشجویان کارشناسی آموزشکده ها نمیتونند در آزمون ارشد شرکت کنند و استرس شدیدی به بچه ها وارد میشه و پس از یکی دو هفته پیگیری و ضد حال مشکل حل میشه . میدونید چرا ؟ چون آموزشکده ها مثل بچه سرراهی هستند و صاحب ندارند و از جایی ساپورت نمیشن . شاید هم برای وزارت علوم خیلی گرون تموم میشه بچه های فنی بیایند بالا.
(توضیح : برای وزارت علوم خیلی گرون تموم میشد که از 270 نفر ظرفیتی که برای ارشد حسابداری در سال 88 نظر گرفته ، 20صندلی توسط دانشجویان فقط 2 آموزشکده فنی پسران که کارشناسی حسابداری دارند اشغال بشه . از حدودا 150 نفری که از دو آموزشکده شمسی پور تهران و چمران کرمان در کنکور ارشد 88 شرکت کرده بودند ، نزدیک به 20 نفر رتبه زیر 270 آوردند، یعنی قبولی بیش از 10 درصد ، از هر 100داوطلب فنی 10 نفر قبولی . این در حالیه که میانگین قبولی کنکور ارشد حسابداری کمتر از 2درصده یعنی از هر 100 نفر تنها 2 نفر)
ای کاش می گفتن که امکانات سخت افزاری در نظر گرفته برای شما در حداقله ، بسیاری از اساتیدتون کیفیت پایینی دارند و...
ای کاش ....
*****
من منکر مشکلات دانشجویان سایر مراکز نیستم. به جز چند دانشگاه ملی بزرگ، دانشجویان اکثر دانشگاهها و مراکز با همین مشکلات روبرو هستند ولی به مراتب کمتر از دانشجویان فنی و حرفه ای.
در ضمن مزیت های ادامه تحصیل از طریق هنرستان ها رو نادیده نمی گیرم ، شاید بزرگترین مزیتش اینه که یک سال جلو می افتی چون پیش دانشگاهی نمیخونی . شاید اگه کسی هدفش فقط گرفتن فوق دیپلم باشه ، مسیر هنرستان بهترین راه برای رسیدن هدف باشه.
حرف من اینه که اگه این همه تبلیغ و ترغیب برای هنرستان ها میشه ، چرا آینده یه هنرستانی براش تبیین نمیشه ؟ چرا مشکلات هنرستان ها و آموزشکده ها کمتر نمیشه ؟ چرا به تحصیلات عالی هنرستانی ها اهمیت داده نمیشه؟
پس :
" اگه به چند سال پیش برگردم و حق انتخاب داشته باشم ، احتمالا هنرستان رو انتخاب نخواهم کرد "
هر چند که شکر خدا از وضعیت فعلی خودم راضی هستم ولی اعتراف میکنم که مسیر پر رنجی رو طی کردم و سختی های زیادی رو تحمل کردم.
دوستان عزیزم ، حتما این جمله رو شنیدید :
" شاید نشود به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبا ساخت ولی میشود هم اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت "
حال که این مسیر رو انتخاب کردیم ، پر انرژی و مصمم اون رو ادامه بدیم . درسته که مشکلات و سختی ها زیادند ولی فراموش نشه که عزیزانی مثل دکتر علی کیایی ، دکتر محمد مرادی و آقای جلال وافی (رتبه 1 ارشد و دانشجوی دکترای حسابداری) و... همگی یه روزی هنرستانی بودند و این راه ها رو طی کردند. اینان رو الگو قرار دهیم و برای رسیدن به مدارج علمی بالاتر از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم ، انشاالله